دوست داشتنی مترادف،


دوست داشتنی مترادف، صفت فرم

  • unloving سرد منجمد، بی تفاوت، جدا.
  • زشت و شنیع و زشت، uncomely، دشت.
  • ناخوشایند منقلب کننده طاقت فرسا، توهین آمیز، ناگوار.
  • نفرت، نفرت انگیز، بدبختى آفرين.

دوست داشتنی مترادف