دوست داشتنی مترادف
دوست داشتنی مترادف صفت فرم
- ، عاشقانه محبت پرشور، خون گرم، warmhearted، نمایشی، مناقصه، حسرت، اختصاص داده شده، علاقه، توماس، adulatory، amatory، عاشقانه، وابسته به عشق شهوانی، عاشقانه، worshipful، reverential، شیفته، نورزيدند، کرده، uxorious.
- زیبا جذاب خوش تیپ، خوش منظر، جذاب، بدیع، برنده، winsome، خوب، بخشنده، بزرگ، تورم است.
- سریع.
- لذت بخش، لذت بخش، لذت بخش، رضایت بخش، دلربا، جذاب، دعوت، فریبنده،، خشنود دلپذیر و felicitous و شیرین، دلنشین است.
- مهربان، برنده، winsome، شیرین، جذاب، عاطفی، جذاب، گرفتن، جذاب، دوست داشتنی، دلربا، لذت بخش، شایان ستایش، دوست داشتنی، راحت و فریبنده.