زباله مترادف،


زباله مترادف، اسم فرم

  • حفاظت از محیط زیست, صرفه, صرفه جویی, اقتصاد.

زباله مترادف، فعل فرم

  • تقویت, ساخت.
  • ذخیره، حفظ، حفظ، حفظ، حفظ.
  • صرفه جویی صرفه شوهر، لئامت دادن، تصاحب، بهره، سرمایه گذاری در.

زباله مترادف