سست مترادف،


سست مترادف، صفت فرم

  • ، محدود بسته, مهار, زندانی.
  • اخلاق، پاکدامن، خالص، پاک، فضیلت، سالم و بی خطر است.
  • برتر، درجه اول, انتخاب, گران, واقعی.
  • تنگ و بسته بندی و سخت، جمع و جور, شرکت, جامد, فشرده.
  • دقیق دقیق خاص، مفصل، جامع، کامل.
  • محدود، fettered، گره خورده است، مهار، trussed.
  • مراقب و هوشیار، محتاط، هشدار، chary، دوراندیش، عاقلانه.

سست مترادف