سنگین مترادف،
سنگین مترادف، صفت فرم
- ، نور دارای وزن مخصوص کم نازک اثیری پر مانند، نازل.
- بمیرد، شل و ول، نازل، ناچیز، ضعیف، ضعیف، شکننده.
- بی اهمیت بیهوده و بیمعنی افکنی، خرده، نور دل، ظریف، خوش طعم.
- بی اهمیت، بیهوده و بیمعنی, ناچیز, خرده, افکنی.
- شادی بخش, نور, سرگرم کننده, شوخ, ظریف.
- عجول و بی پروا پررنگ پرخاشگر، گستاخ، برنزی، رو، مبتذل.
- مشکوک, غيرمجاب, ضعیف.
- نور، شل و ول, روح, شکننده, ظریف.