شایسته مترادف،


شایسته مترادف، اسم فرم

  • هیچ کس, صفر, مرد در nonentity خیابان, john doe.

شایسته مترادف، صفت فرم

  • بی ارزش، بی فایده, شایسته, بد, بدنام, valueless.
  • تکان دهنده، بدنام شرم آور اذعان زشت, ظالمانه است.
  • خودخواه، نسنجیده، کمبودهای، inconsiderate.
  • عام، ناکافی، subnormal زیر همتراز، ضعیف، کم.

شایسته مترادف