شور مترادف،


شور مترادف، اسم فرم

  • بی تفاوتی, خستگی, پارگی, خنکی, حالتی, الآن،.
  • عجله, rashness, thoughtlessness, imprudence, مسامحه, گرائى.

شور مترادف، صفت فرم

  • های الهام گرفته، خسته کننده، قدیمی، تصفیه شده و ظریف، prudish.

شور مترادف