ظروف سرباز یا مسافر مترادف،


ظروف سرباز یا مسافر مترادف، اسم فرم

  • tidiness، orderliness، تقارن، سفارش، neatness، پاکیزگی.

ظروف سرباز یا مسافر مترادف، فعل فرم

  • آمده از طریق، اندازه گیری تا موفق شوند.
  • تمیز کردن، مرتب، ترمیم، تعمیر، سازماندهی، مرتب کردن.

ظروف سرباز یا مسافر مترادف