عمدی مترادف،
عمدی مترادف، صفت فرم
- تصادفی غیر ارادی و غیر عمدی و غیر عمدی، غریزی.
- خود به خودی و بی ملاحظه و بی دقتی، شتابزده، بثورات، سطحی.
- غیر عمدی ناخواسته تصادفی، unpremeditated، واکنشی تصادفی، اتفاقی.
- لشکر، مطیع، biddable، مطیع، مطیع.