قابل توجه مترادف،


قابل توجه مترادف، اسم فرم

  • هیچ کس، ادم پست و حقیر، second-rater، also-ran، مرد خیابون.

قابل توجه مترادف، صفت فرم

  • undistinguished بی اهمیت کم اهمیت عادی، ناشناس، ناشناخته است.
  • unimpressive بی اهمیت عادی، ساده، عادی، اندکی، کم عمق، خرده، بی اهمیت.
  • unimpressive, بی تفاوت، متوسط و عابر پیاده, بی اثر, به جزئی، عادی.
  • ، trifling کوچک، نازل، کوچک و ناچیز است.
  • بی معنی، مبهم، بیکار، unrevealing، خالی است.
  • روال عادی کم رنگ معمول، متوسط، زندگی، unexceptional.
  • شل و ول شکننده نحیف، ضعیف، بی.
  • فروتن ناچیز وصف ناپذیر، بی اهمیت، زیرآبی رفتن.
  • فقیر نیازمندان کارآفرینی است، بی بضاعت.
  • ميانگين ناچيزى خرده نحیف niggling, ناچیز.
  • ناچیز و بی اهمیت و ناچيزى, لاشی, picayune.

قابل توجه مترادف