قابل توجه مترادف
قابل توجه مترادف اسم فرم
- پرسوناژ جرم اسمانی شخص بزرگ, شایسته, نام, شخصیت, vip, کسی مشهور و سرمقاله روزنامه و مغول و رهبر، شخص مهم و برجسته.
قابل توجه مترادف صفت فرم
- الهام بخش موثر قانع کننده, جدی, قابل توجه قابل تحسین، بزرگ، با شکوه، پر زرق و برق، شگرف،، قابل توجه عميق, قبر, محشره, مسحور کننده, اجباری،.
- با جامد، قوی، شرکت، محکم، صدا، پایدار، ثابت، ناهموار، چاق و چله، دوام، خوب ساخته شده است.
- ثروتمند ثروتمند، مرفه ثروتمند، مرفه، moneyed، حلال، صدا، جامد، ثابت هست.
- سخاوتمندانه فراوان، قابل توجهی قابل ملاحظه، بزرگ، سنگین، بزرگ، صبرکن،، بزرگ.
- غیر منتظره، فوق العاده، غیر معمول، معجزه، پیش بینی نشده، منحصر به فرد، مفرد، فرد، عجیب و غریب،، عجیب و غریب عجیب و غریب، شگفت آور, حیرت انگیز، شگفت انگیز، باور نکردنی.
- قابل توجه قابل توجه به یاد ماندنی، فراموش نشدنی، برجسته، برجسته، ممتاز، استثنایی، ویژه، با شکوه، مشهور، برجسته و قابل توجه، نامه قرمز، به شگفت انگیزی, خیره کننده.
- قابل توجه قابل ملاحظه، بزرگ، صبرکن،، مرتب، کافی، گسترده، علامت گذاری معقول و قابل تحمل، راحت.
- قابل توجه، برجسته، برجسته، مهم، قابل توجه، اشاره، معروف, مشهور, مشهور، طبقه، اهمیت، خسارات، برجسته، قابل توجهی، distingue، استثنایی، قابل توجه.
- قابل قابل توجه و مهم، تاثیر گذار, توجه, قابل توجه قابل توجه شایسته احترام، آشکار است.
- مشخص قابل توجه قابل توجه، برجسته، قابل توجه، تردید آشکار، قابل توجه، تلفظ، پررنگ، برجسته، سیگنال، اشاره، گفتن، قابل توجهی شده است.
- معنی دار باردار عمیق، پیشنهادی، significative، گفتن، نشان دهنده، رسا.
- مهم اهمیت، سنگین، portentous، مهم حیاتی، تبعی، مواد، سیگنال است.