متوسط مترادف،


متوسط مترادف، اسم فرم

  • افراطی، بیش از حد, انحراف, خروج.
  • انقلابی رادیکال متعصب، حزبی، افراطی.

متوسط مترادف، صفت فرم

  • استثنایی، فوق العاده، برجسته، قابل توجه است.
  • حزبی رادیکال انقلابی، متعصب، بیش از حد.
  • فوق العاده بیش از حد, بی, شدید, far-out.
  • فوق العاده و غیر معمول و متفاوت، عجیب و غریب، شدید، استثنایی.
  • نامساعد و خشن و خشونت، طوفانی، خشن.
  • چشمگیر و برجسته و استثنایی، مفرد، برتر است.

متوسط مترادف، فعل فرم

  • تشدید، بزرگ، تشدید کند, بدتر, افزایش.

متوسط مترادف