مناسب مترادف،


مناسب مترادف، صفت فرم

  • دفعتاً, اعتراض, بی ادب, عجول و بی پروا، ناخالص، مبتذل.
  • ضعیف, ناسالم بمیرد شل و ول ضعیف، شل و ول.
  • مورد رویداد نامتعارف و غیر معمول و غیر متعارف، عجیب و غریب, outré, نادرست است.
  • نادرست و نامناسب و نامناسب، نا مناسب، خارج از محل بد فهمانده شده است.
  • نامناسب بد فهمانده شده بی دست و پا, بی ربط, ناخوشایند، گزاره، غیر قابل اجرا است.
  • نامناسب, بی ربط, کنار نقطه مورد رویداد outré.
  • نامناسب، نامتجانس، نامناسب، malapropos.

مناسب مترادف