پیروزی مترادف،


پیروزی مترادف، اسم فرم

  • تحقیر بی احترامی کردن ذلتی، شرم.
  • شکست، شکست، از دست دادن، سقوط.
  • عدم شکست با صدای تلپ افتادن، شکست مفتضحانه.

پیروزی مترادف، فعل فرم

  • اخم، پشیمانی، غم و اندوه، گریستن،.
  • شکست، از دست دادن، تسلیم، فلاپ، دوشیزه قایق.

پیروزی مترادف