تصفیه شده مترادف
تصفیه شده مترادف صفت فرم
- جلا، ظریف، recherché، متمدن، مدنیت کشت ذوق، به پایان رسید، صاف، mannerly، well-bred، خوب، اشرافی.
- ظریف nuanced، دقیق، دقیق موشکافی کردن، تبعیض آمیز، punctilious، خوب، فهیم، حساس، ظریف، انتقادی، شیک، ارزشمند، ادب، خاص.