حاد مترادف


حاد مترادف صفت فرم

  • ، مشتاق فهیم هوشمندانه تیز، باهوشتر، آگاه، نافذ، حساس، perspicacious، تیز هوش، بصری.
  • بحرانی حیاتی شدید ناگهانی، فوری، قبر، جدی، خطرناک است.
  • شدید پر سر و صدا تیز شدید, قدرتمند, عمیق, racking مسحور کننده، قریب به، تند و تلخ اتفاق.
حاد لینک های مترادف: قدرتمند, عمیق,

حاد مترادف،