درهم و برهم مترادف
درهم و برهم مترادف صفت فرم
- slipshod، 3 درجه و بی دقتی، فقیر، hit-or-miss subpar ضررهای بزرگ تری خواهند، عام است.
- slushy، splashy، مرطوب آبکی،، spattered splashed, pulpy, sludgy, squashy.
- کثیف نظم دادن، slatternly، slovenly، کثیف، کرک، درهم و برهم، وارونه، غفلت، disheveled، بی دقتی، dowdy.
- کثیف, slovenly, بی دقتی، frowzy، بی عرضه، رنگ ورو رفته، الوده, درهم و برهم.