دنباله مترادف


دنباله مترادف اسم فرم

  • تحت تاثیر قرار دادن, آهنگ, spoor، بوی، علامت، ثبتشده, ویک.
  • جانشینی نظم، ترتیب ترتیب، زمان، فاصله، تداوم، نظم، طولانی شدن، روش، پیشرفت، ی جدول بندی، سازمان، پر کردن، لیست.
  • سری زنجیره خط صف صفوف منظم چرخه دور روال برنامه تقویم فایل، سریال، اجرا، مقیاس، ستون.
  • قطار.
  • مسیر باند، ردیابی، آهنگ byway، پیاده رو، جاده.

دنباله مترادف فعل فرم

  • آهنگ, دنبال، ردیابی، دنبال, ساقه, شکار.
  • افتادگی, آویزان, اویزان کردن, draggle, کشیدن.
  • تاخیر، straggle, dawdle, loiter, سقوط.
  • جاسوسی در سایه, پخش, دنبال, چیس, نگه داشتن زبانه ها در.
  • کشیدن دو کشیدن، قرعه کشی، جلو، آموزش.
دنباله لینک های مترادف: آهنگ, ویک, قطار, آهنگ, ساقه, شکار, افتادگی, آویزان, اویزان کردن, کشیدن, سقوط, پخش, دنبال,

دنباله مترادف،