رنگارنگ مترادف
رنگارنگ مترادف صفت فرم
- ، چند رنگ همیشه در حال تغییر متغیر متغیر، تلفن همراه، مایع، ناپایدار، نوسان، هارد، شطرنجی، لباس رنگارنگ دلقک ها.
- جالب, زیبا, پر حادثه،، چند رنگ تحریک متنوع پرماجرا رنگی درخشان، سرزنده، متنوع است.
- خال دار.
- همه فن حریف, متفاوت, مختلف, دیگر مخلوط غواصان، متنوع، تأمین، چند برابر، رنگ، متفاوت، چند ناهمگن، متنوع، jumbled.