زرد مترادف


زرد مترادف صفت فرم

  • بزدلانه ترسو، متوسط، بیشرمی غیرقابل اعتماد، زیرآبی رفتن، ضعیف، اب زیر کاه، نامطمئن، ترس، نگران، ترس، وحشت، مرغ.
  • پر شور، کم رنگ و پریده،، melodramatic، muckraking کثیف, ارزان, ادبیات, overemotional, rabblerousing.
زرد لینک های مترادف: ارزان, ادبیات,

زرد مترادف،