زندگی می کنند مترادف


زندگی می کنند مترادف صفت فرم

  • زنده, زندگی, سریع, موجود, روح, حیاتی تنفس.
  • پر جنب و جوش حیاتی، پر انرژی، جالب، فوتی و فوری رنگی، فعال، هشدار، wide-awake، مشتاق، تند، روحیه، پویا، شدید، شدید.

زندگی می کنند مترادف فعل فرم

  • اقامت ساکن رعایت، تسلیم، اقامت، ساکن، حل و فصل، اشغال.
  • وجود شود هرکجای، تنفس، ادامه، تحمل، باقی بماند، گذشته، باقی می ماند، برای زنده ماندن، پیروز.
زندگی می کنند لینک های مترادف: زنده, زندگی, سریع, موجود, روح,

زندگی می کنند مترادف،