زور مترادف


زور مترادف اسم فرم

  • تلاش.

زور مترادف فعل فرم

  • تاثیر لمسی، حرکت، پریشانی، عذاب ذوب، کلوخ شکن، تعداد، زخم، درد.
  • تلاشهاى، گرفتن نیروی ورنچس، دقیق.
  • فشار, فشرده سازی, پیچ و تاب و، عصاره, برای به دست آوردن.
زور لینک های مترادف: تلاش, فشار, فشرده سازی, برای به دست آوردن,