سرعت مترادف


سرعت مترادف اسم فرم

  • ارزيابی گشاد گشاد راه رفتن، راه رفتن، گام، آج قنتر، صدای یورتمه رفتن اسب، gallop، prance، jaunt، saunter، amble، ساقه.
  • سرعت تردستی، سرعت، سرعت، celerity عجله، همصدایی، عجله، راش، promptness، nimbleness، چابکی.
  • سرعت, تردستی, celerity, fleetness.
  • میزان سرعت، سرعت حرکت، حرکت، پیشرفت، حرفه ای، کلیپ، گشاد گشاد راه رفتن.
  • گام footstep گشاد گشاد راه رفتن، عاج، طول، واحد.

سرعت مترادف دهيد فرم

  • به سرعت، به زودی، بی درنگ، سریع, سرعت, بلافاصله، سریع، بلافاصله در یک بار، فعلا، instanter، عجله بازيچه، سرعت، fleetly، عاجلانه، posthaste.

سرعت مترادف فعل فرم

  • راه رفتن گام، آج، گذشتن از مرحله خاموش، علامت گذاری، شمارش، اندازه گیری، محاسبه، دهانه، پیگیری.
  • عجله داش پرواز نژاد پستی عجله اجرا چشمه با حداکثر سرعت دویدن اشک ساقه، دوره، مرحله بر روی آن.
سرعت لینک های مترادف: سرعت, تردستی, سرعت,

سرعت مترادف،