شامل مترادف


شامل مترادف فعل فرم

  • restrain کنترل نگه بازگشت، سرکوب، چک، توقف، stifle، محدود، متصل شوند.
  • تاثیر مستلزم شامل، عشاق، شامل، شامل، آغوش، تعداد در، اتصال، تعامل، تشکیل شده، ترکیب.
  • شامل آغوش اعتراف، تشکیل می دهند، شامل، درک، شامل، پوشش، را در، بازگرداندن، مرخصی تقاضای فرجام.
  • شامل تشکیل شده، شامل، شامل، را در تجسم، آغوش، مرخصی تقاضای فرجام، شامل، محصور، درک، پوشش.
  • شامل شامل درک, شامل, آغوش, تجسم، مرخصی تقاضای فرجام.
  • شامل شامل، شامل است، نگه، آغوش، شامل، درک، مرخصی تقاضای فرجام، پوشش، اعتراف، را در، تجسم، ترکیب.
  • نگه دارید، حمل جای خرس، محصور، احاطه کرده.
شامل لینک های مترادف: شامل, آغوش,

شامل مترادف،