شایع مترادف
شایع مترادف صفت فرم
- بی بند و بار وحشی، بیش از حد، لجام گسیخته، فاحش فاحش، بیش از حد، خشن و زبر، rampaging، جغرافیائی، شوم.
- گسترده را بردارید، اپیدمی, زیاد, شایع, پرت و دور افتاده، جهانی، جامع.
- گسترده و امری عادی و فراگیر، گسترده، جارو زیاد شایع بیماری همه گیر, محبوب, حاکم, مکرر, جهانی عمومی.