شب مترادف


شب مترادف اسم فرم

  • شب شب هنگام شب eventide تاریکی، تاریکی، غروب آفتاب، قبل از خواب.
  • شب.
  • هوای گرگ و میش گرگ و میش شبانگاه، شب، غروب آفتاب، غروب آفتاب، eventide، soiree.
  • کاهش پوسیدگی افول، سن، گرگ و میش، پاییز، آخرین پاها، آواز قو.
  • کت لباس raiment، لباس بلند و گشاد، لباس، پوشاک، لباس، لباس، لباس.

شب مترادف فعل فرم

  • صحنه و لباس، robe، bedeck، لباس، آرایه، attire، دک کردن.
شب لینک های مترادف: شب,

شب مترادف،