شورشی مترادف


شورشی مترادف اسم فرم

  • دگراندیشان، mutineer، dissenter، بدعت گذار خائن، مخالف، همزن، insurrectionist، malcontent، مرتد schismatic.

شورشی مترادف صفت فرم

  • سرکش.

شورشی مترادف فعل فرم

  • مقاومت در برابر شورش رای ديوان عالی ونزوئلا، مخالف، نافرمانی، اعتصاب، با شکستن، شورش.
شورشی لینک های مترادف: سرکش,

شورشی مترادف،