غرغر مترادف


غرغر مترادف اسم فرم

  • snarl, gnarl, گله, سر و صدا، غرش، زمزمه, clamor, زیر.

غرغر مترادف فعل فرم

  • snarl سر و صدا، دیگه در گنار gnarl، گله، ضربه محکم و ناگهانی، زمزمه، غرش، زیر.
غرغر لینک های مترادف: گله, زیر,