غوغا مترادف
غوغا مترادف اسم فرم
- خانه اجاق پای بخاری، خواب، دن، محله، دارد٬، اقامت، اقامتگاه، اقامت، پد.
- سوف henhouse قفس، قلم، قفس، قفس، کبوتر خانه، لانه مرغ، rookery، aerie، لانه.
- نزاع و جدال منطقه، fracas، broil، کتک کاری در گوشهای donnybrook، دوزخ، نبرد رویال، نشان، ردیف، شورش، مبارزه، fistfight.
- هیاهو.
غوغا مترادف فعل فرم
- حل و فصل ساکن، اقامت، پارک محله را، رها لنگر سوف لانه خواب اردوگاه, تختخواب سفری.