مبارز مترادف
مبارز مترادف اسم فرم
- مدعی ارائۀ جنگنده، قهرمان، جنگجو، ضارب، battler، دشمن، مخالفت، آنتاگونیست، دشمن، belligerent، دشمن.
مبارز مترادف صفت فرم
- pugnacious جنگاوری، جنگجویانه متخاصم، خصمانه، پرخاشگر، truculent، تکه تکه، ستیز، رقابتی، quarrelsome، مبارز، توهین آمیز.
- باغی ۳۰ نافرمان، نسوز، زود رنج، لجوج، مقاوم، جغرافیائی، یاغی، لجباز، عمدی، بی پروا، بی پروا، جسورانه.
- مبارزه با, مبارزه, belligerent, رقیب, مخالف, ضارب، تضاد، ستيزه گر، تضاد متخاصم.