متعصب مترادف


متعصب مترادف اسم فرم

  • علاقه مندان, monomaniac, جانفشان، افراط، رویایی، bigot، ادم بی پروا, مهره.

متعصب مترادف صفت فرم

  • متعصب، overenthusiastic، شدید، رادیکال، monomaniacal، متعصب و غیر منطقی.
  • مشتاق گرم overeager، اختصاص داده شده, sedulous, پیش, غیر منطقی، یکسونگری، monomaniacal، سختکوش، متعصب، fervid و undeviating و تمام نشدنی بود، تند و تیز.
متعصب لینک های مترادف: مهره, پیش,

متعصب مترادف،