وکیل مترادف


وکیل مترادف اسم فرم

  • مدافع, وکیل و وکیل و مشاور و وکیل، وکیل مدافع.
  • مشاوره شور، نظر advisement، کنفرانس، parley، شورای، جادو گر، جلسه، کاساوای.
  • مشاوره, نظر, توصیه, آموزش پیدا کردن، پیشنهاد، احتیاط، اخطار، forewarning، اندرز، دوراندیشی، هدایت.
  • وکیل وکیل مدافع، وکیل، فقيه، وکیل مدافع، وکیل در قانون، مشاور، legist، دادستان، pettifogger، منادی.
  • وکیل, مشاور, مدافع, فقيه، وکیل مدافع.

وکیل مترادف فعل فرم

  • توصیه توصیه به نفع، خواهیم، بی درنگ، تعلیم، شارژ، مدافع، پندشان، احتیاط، هشدار.
  • مشورت بحث عمدی، تشکیل، دیدار، جمع آوری، جمع آوری، انجمن، powwow، کند،، مشورت، گفتمان.
وکیل لینک های مترادف: مدافع, مشاوره, نظر, توصیه, وکیل, مشاور, مدافع,