آشکار مترادف،


آشکار مترادف، صفت فرم

  • جزئی، مشروط، غیر مستقیم، مبهم، پنهانی.
  • مشکوک مشکوک مبهم، مبهم، نامعلوم، نامعلوم.

آشکار مترادف، فعل فرم

  • پنهان کردن، پنهان, ترشح, پنهان, و نادیده گرفتن.

آشکار مترادف