آلوده مترادف،


آلوده مترادف، فعل فرم

  • از گرو در اوردن، احترام، افتخار، احترام، بالا بردن، ennoble.
  • پاک کردن الودگی پاک، پاکسازی، بهبود بخشد، خنک.
  • پاک کردن, پاک, sanitize.

آلوده مترادف