انعطاف پذیر مترادف،
انعطاف پذیر مترادف، صفت فرم
- stolid، unaccommodating، بی توجه، stultified.
- خیره obdurate, تنظیم ثابت، سرکش، مصمم، سرسخت.
- سفت و سخت و انعطاف ناپذیر، ثابت، مجموعه ای است.
- سفت و محکم، سفت سخت محکم بسته شده، انعطاف ناپذیر، inelastic.
- سفت و محکم، سفت، شکننده، سخت، انعطاف ناپذیر، سخت و درخشان، شکستنی.
- سمج، حافظۀ، ثابت قدم، تزلزل، intransigent، سرسخت.
- غیر حساس بدون واکنش، سفت و سخت، انعطاف ناپذیر، خودسرانه تعب، معمولی.
- مجموعه, دست و پا چلفتی، سفت، بی دست و پا, تنگ.