بهتر کردن مترادف،


بهتر کردن مترادف، صفت فرم

  • بدتر شدن وضع, فقیر, needier, محروم محروم بین دبستان، اواسط، میان، میان، betwixt، نیمه راه به راه به میدوی.

بهتر کردن مترادف