جرقه مترادف،


جرقه مترادف، اسم فرم

  • بازدارنده، یاس، خویشتن داری، دمپر.

جرقه مترادف، فعل فرم

  • جلوگیری از تضعیف کنونی، خاموش.

جرقه مترادف