ولرم مترادف،


ولرم مترادف، صفت فرم

  • داغ، جوش scalding.
  • مشتاق، نگران درگیر مشتاق، کنجکاو.
  • مشتاق، هیجان زده، پرشور، گرم.

ولرم مترادف