پر اب و تاب مترادف،


پر اب و تاب مترادف، صفت فرم

  • لاشی بی اهمیت، picayune ناچیز، خفیف و piddling.
  • متواضع، پایین به زمین، واقع بینانه، فروتن، تسلیم شده.

پر اب و تاب مترادف