کوتاه مترادف،


کوتاه مترادف، صفت فرم

  • genial دلنشین، مودب، مدنی، مدنیت است.
  • تمدید lingering طولانی مدت، interminable، طولانی مدت.
  • فراوان پرگو دارای اطناب، prolix، سرشار.
  • قد بلند، بلند، گسترده، دراز و طولانی.
  • کافی, رضایت بخش, بیش از حد, اسراف.

کوتاه مترادف، فعل فرم

  • کشیدن طولانی گسترش، protract، کشش، افزایش دهد.

کوتاه مترادف