آب و هوا مترادف


آب و هوا مترادف اسم فرم

  • آب و هوا فضای سرزمین، درجه حرارت، عناصر.
  • روند جو، خلق و خوی، سرزمین گرايش، شخصیت، وضعیت، دولت، جهت، رانش، منش، طبیعت، کیفیت، رنگ، درجه حرارت، پالس.

آب و هوا مترادف فعل فرم

  • زنده ماندن تحمل، غلبه بر مقاومت در برابر، رنج می برند، اصلا، سوار، میان برداشتن، خرس، نداشتند، ایستادگی، مقاومت در برابر.
آب و هوا لینک های مترادف:

آب و هوا مترادف،