آتشک مترادف
آتشک مترادف اسم فرم
- ، rot، فروپاشی فساد, آلودگی.
- رنج آلودگی، تعبیری معضل، آفت، زهر، سرطان، ویروس، سم، لعنت، وای، بد.
آتشک مترادف فعل فرم
- تجزیه فروپاشی پژمرده لکه دار کردن، آلوده، خشک شدن، بلاست،، از بین بردن، خراب، مارس، طفره رفتن، فاصله، ناراحت، خنثی کردن، درمانده، گیج یا گمراه کردن، فویل، نا امید.