آغشته به پاک کننده مترادف


آغشته به پاک کننده مترادف فعل فرم

  • بارور, ابستن کردن، fecundate، fructify، بوجود امدن, beget, با کودک.
آغشته به پاک کننده لینک های مترادف: بارور,