آماده سازی مترادف
آماده سازی مترادف اسم فرم
- ترتیب زمینه توسعه، تشکیل، آموزش، نظافت، کارآموزی، آموزش، تهیه، آمادگی، آمادگی، هوشیاری.
- ترکیب، ترکیب، ترکیب، مخلوط، تااینکه.
آماده سازی مترادف فعل فرم
- ترتیب پیش بینی، شکل، forearm وفق دهند، مناسب، نخست، مربی، قطار، واجد شرایط، داماد، آماده، شکل دادن، موتور را تنظیم کردن.
- لباس ارائه مناسب، تجهیز، آرایه، ریگ، بسيط، انتصاب، accouter.