ابتدا مترادف


ابتدا مترادف اسم فرم

  • برش، علامت گذاری، furrow، زخم و پارگی پرينه قراضه striation نیک برش، زخم زدن.
  • شروع شروع، باز، شروع، آغاز به کار، شروع، افتتاح، منشاء، شروع، اول، اورتور، تولد، سحر.
  • پول.

ابتدا مترادف فعل فرم

  • scarify خراش، abrade، scrabble، نمره lacerate، فایل، رنده، چوب ساب، gash.
  • لغو از بین بردن، عبور از قانون را، پاک کردن، لغو، برداشت، رد صلاحیت، حذف، حذف.
ابتدا لینک های مترادف: پول,

ابتدا مترادف،