اتفاق می افتد مترادف


اتفاق می افتد مترادف اسم فرم

  • رویداد وقوع حادثه، قسمت، معامله، صحنه، اقدام، امر، مناسبت، شرایط، تجربه، ماجراجویی، پدیده.

اتفاق می افتد مترادف فعل فرم

  • رخ می دهد, بوجود می آیند، رخ دادن, betide, برگزار, آمدن به تصویب، امدن به نوبه خود، محصول تا، eventuate، رخنه کردن، ظاهر می شود، می پیوندند، تحقق.
اتفاق می افتد لینک های مترادف: رخ می دهد,