احساساتی مترادف
احساساتی مترادف صفت فرم
- mawkish maudlin gushy، melodramatic، عاطفی، سوا، نالان، درهم و برهم، شربتی، چسبنده، اشک حرکات تند و سریع، ابکی، spoony، نوستالژی، bathetic، شاخی، schmaltzy، تئاتر، تکان دهنده، مناقصه، دست زدن به.
- رقت انگیز غمگین، بد بخت، piteous آن، پوزش می طلبیم، lamentable، اسفناک حرکت، لمس کردن، تحت تاثیر قرار.