احساسات مترادف
احساسات مترادف اسم فرم
- mawkishness تمایلات، sloppiness، روان شدن، melodramatics، پیاده در برف سفرکردن، soupiness، نوستالژی، bathos، inanity، ماده چسبنده و لزج، ذرت، schmaltz، قلب و گل.
- احساس و شور و احساسات و هیجان، واکنش، تاثیر می گذارد.
- احساسات، حساسیت، احساسات، احساسات، استافيلوکوک،، نفس، پراید.