ادبیات مترادف


ادبیات مترادف اسم فرم

  • نوشته های کتاب نامه، belles-lettres، انتشارات.

ادبیات مترادف صفت فرم

  • ، انحطاط نافرمان ناپسندیده، پایه، ستمکار بد، نجس، غیر اخلاقی، profligate، رها، گستاخ، رسوايی, فاسد شدن، منحط، باطل است.
  • خودخواه، مزدور، رشوه، فاسد، اصولی، self-seeking، خدمت، ميانگين سایه حریص covetous grasping، حریص.
  • مختصر کثیف slummy کثیف، ramshackle، کثیف، نشسته، نجس، کهنه، slovenly، uncared-for، کثیف.
ادبیات لینک های مترادف:

ادبیات مترادف،