ادعا مترادف
ادعا مترادف فعل فرم
- avow تصدیق، اعلام، اعلام، ادعا تایید، دولت، امر، حفظ، گواهی، حکم، نگه، ادعا می کنند.
- تصدیق اعلام، دولت، می گویند، حفظ ادعا، درکتابهای، avow، allege، اصرار دارند، قسم، گواه، ادعا، asseverate، ادعا.
- تلاش با یکدیگر رقابت می رقابت، تقلید، مسابقه، رقیب، مبارزه، مبارزه، نبرد، تعامل، مقاومت، برخورد.
- حفظ ادعا اعلام، دولت، تأیید، استدلال، بحث، اختلاف، بحث، دعوا، مخالفت با.
- نادیده گرفتن تظاهر ادعا، وانمود کردن، شم، تقلبی، allege، شبیه سازی، تاثیر می گذارد.